همین چند وقت پیش بود که روبهروی سردار همدانی نشستم و شروع به پرسش و پاسخ کردیم و چقدر دلم میسوزد که چرا بیشتر از او نپرسیدم؛ بنا داشتم مفصل سراغش بروم و تاریخ شفاهی وقایع سوریه و عراق را ثبت کنم، اما بی خبر از آنکه این آخرین دیدار است... گفت کجا منتشر میکنی با شوخی گفتم حالا یکجا منتشر میشود دیگر! او هم لبخندی زد. سردار حرفهایش را در میدان نبرد اثبات کرده، برایمان از سوریه، از عراق و البته از شهدا گفت از اینکه اگر قدر امنیت و شهدایمان را ندانیم، وحشیانی که قلم هم شرم دارد از ذکر جنایتشان، شاید پایشان به مرز و بوم ما هم باز شود؛ آن وقت تر و خشک با هم میسوزند! یار حاج قاسم سلیمانی؛ فرمانده ارشد نیروهای نظامیمان در عراق و سوریه؛ شهید بزرگوار سردار همدانی آخرین مصاحبهاش را با من انجام داد؛ ماندهام افتخار کنم یا حسرت بخورم...
برشی از مصاحبه هفته نامه رمز عبور